کوتاهترین و در عینحال مهمترین، اثرگذارترین و درخشانترین برهه زندگانی حضرت فاطمه(س)، دوره پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) است که بیان سیر حوادث و ترتیب زمانی آنها، زمینهها، چگونگی و چرایی وقوع آنها نیازمند پژوهش دقیق تاریخی است.
مجموعه این مباحث از سوی حجتالاسلام محمدرضا جباری، عضو هیئت علمی و مدیر گروه تاریخ مؤسسه امام خمینی(ره) و از اساتید و پژوهشگران بنام تاریخ اسلام و اهلبیت(ع) به همت مؤسسه پرسمان با عنوان «درآمدی بر تاریخ تحلیلی زندگانی حضرت فاطمه سلاماللهعلیها» تولید شده است که برای نخستین بار در ایام فاطمیه به صورت روزانه منتشر میشود. در ادامه مشروح قسمت نخست را مطالعه میکنید.
درباره فضائل و مناقب حضرت زهرا(س)، ولینعمت همه ما، هر چه درباره ایشان بکوشیم، به خیلی کمتر از آنچه که وظیفه داریم، عمل کردهایم. با توجه به مظلومیتهای فراوانی که در طول تاریخ متوجه آن حضرت و اولاد معصومین آن حضرت شده، هر کس در حد فرصت و توان و میزان قدرتی که دارد، باید بتواند و سعی کند که بخشی از تکالیفی که در ارتباط با آن حضرت بر دوش دارد را انجام دهد. طی چند برنامهای که در خدمت علاقهمندان خواهم بود، تلاش میکنم تا اهم محور و مباحثی را که میتوان درباره حضرت زهرا(س) مطرح کرد را بیان کنم. امروز شبکههای وهابی و مغرضان و معاندان تلاش میکنند تا برهههای حساس حیات فاطمه(س) بهویژه دوران بعد از رحلت رسول خدا(ص) که مهمترین دوره حیات سیاسی فاطمه(س) است را مورد شبهه قرار دهند.
درباره حضرت زهرا(س) میتوانیم از منظرهای مختلف سخن بگوییم. یک منظر، تاریخی است که منظری بسیار مهم بوده و این جلسات نیز با همین هدف برنامهریزی شده و بنا بر این است تا فاطمهشناسی با رویکرد تاریخی در آن مطرح شود. در اینجا باید به سراغ ادوار حیات فاطمه(س) رفت. منظر دوم، منظر سیره است که بسیار مهم است. البته همواره میان تاریخ و سیره تفاوتهایی وجود دارد. در تاریخ به دنبال سرگذشت هستیم و رخدادها و وقایعی که در ارتباط با یک فرد یا یک جامعه، یک شهر، یک گروه، یک فکر و ... بررسی میشود. لذا تاریخ متعلق تاریخ میتواند مسائل مختلفی باشد بهویژه در حال حاضر که به حضرت زهرا(س) میپردازیم، رخدادهای حیات ایشان، تاریخ تولد، دوران طفولیت، والدین ایشان، سیر زندگی آن حضرت، نحوه ازدواج ایشان، فرزندان آن حضرت ... رخدادهایی هستند که در ارتباط با ایشان رخ داده است.
در سیره بهویژه در بحث سیره معصومین(ع) به دنبال عملکرد معصومین(ع) در مواجهه با حوادثی که در حیات ایشان رخ داده، هستیم. برای مثال درباره فاطمه زهرا(س) به سیره سیاسی آن حضرت درباره رخدادهای بعد از رحلت پیامبر(ص) میپردازیم. پس از رحلت پیامبر(ص) عدهای حاکمیت و خلافت را غصب کردند. سیره حضرت فاطمه(س) در این زمینه بدان معناست که آیا ایشان در این رابطه فعالانه عمل کردند یا منفعلانه؟ به دلیل اینکه فاطمه(س)، همسر، پدر و اولاد ایشان الگو و اسوه بشریت هستند، طبیعتاً رفتار آنها یک رفتار خاص و از اختصاصات ایشان نیست که به عنوان افراد برگزیده خاص از پیشگاه الهی و افراد آسمانی، برای خود عملی کرده باشند و ما نیز به برای خود تکلیفی داشته باشیم.
رفتار معصومین(ع) بهگونهای بوده که ما با توجه به رفتار آنها باید از ایشان الگوگیری داشته و به اصول ثابتی از رفتار آنها برسیم و این اصول را در زندگی خود به کار بندیم. اگر چنین نبود، خداوند متعال نمیفرمود «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ». لذا پیداست که رفتار پیامبر(ص) قابلیت الگوبرداری از سوی امت را دارد. همچنین، اگر چنین نبود، خداوند «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» در سوره مبارکه نساء را به عموم مؤمنان توصیه نمیکردند. اطاعت از اولیالامر یعنی اینکه مسلمانان باید مشاهده کنند که معصومین(ع) چگونه عمل کردهاند و پا جای پای ایشان گذارند.
فاطمه(س)؛ اسوه معصومان
حضرت فاطمه(س) اسوه و الگوی همگان و حتی اسوه معصومان معرفی شده است. در روایتی که در کتاب الغیبه مرحوم شیخ طوسی آمده است، ضمن توقیعی از ناحیه مقدسه امام عصر(عج) در پاسخ جمعی از شیعیان که درباره امامت امام عصر(عج) تردید داشتند، حضرت حجت(عج) میفرمایند که «و فی ابنة رسولالله اسوة حسنة؛ در دختر پیامبر(ص) فاطمه(س) برای من اسوهای نیکو است» فاطمه(س) که برای امام عصر(عج) اسوه است، به طریق اولی برای همه ما اسوه است. لذا نیاز داریم بدانیم که فاطمه(س) چگونه عمل کرده است. بنابراین، چه فاطمه(س) چه اولاد و همسر و پدر معصوم ایشان طبق ادلهای که در مباحث نظریه سیره بیان شده، اسوه و الگو بوده و رفتار و سیره آنها به عنوان سرمشق و الگو برای همه انسانها مطرح است.
لذا در پاسخ به کسانی که معصومین(ع) را موجودات آسمانی و تافته جدا بافتهای میدانند که تکالیف خاص خود را داشته و دیگر کسی نمیتواند مانند آنها باشد، باید گفت که قطعا اینچنین نیست. بنابراین، باید سیره معصومین(ع) یعنی عملکرد ایشان در مواجهه با رخدادهای عصر خود را در ابعاد مختلف مورد مطالعه قرار دهیم. این نکته بعد دوم از حیات فاطمه(س) بود، یعنی بعد تاریخ یک بعد حیات ایشان است که رخدادهای زمان معصوم در آن بررسی میشود. بعد دوم، مواجهه معصوم در ارتباط با این رخدادهاست. اگر بخواهیم به صورت کامل به سیره یک معصوم تأسی داشته باشیم، باید در ابعاد مختلف به سراغ معصوم برویم. در ارتباط با سیره یک معصوم، دارای یک بعد و رفتار فردی مانند رفتارهایی که هر انسانی در حیات شخصی و فردی خود به آنها نیاز دارد، هستیم. خوردن و آشامیدن، پوشاک، خواب، استراحت، بهداشت، آراستگی، اقتصاد و معیشت و... از این قبیل رفتارها هستند. در این زمینه رابطه انسان با خداوند متعال تحت عنوان سیره معنوی و عبادی قابل طرح است که در این ارتباط میتوان سخنان زیادی درباره فاطمه(س) بیان کرد.
ارتباط انسان با دیگران در دو شاخه کلی بحث میشود. ارتباط با یک جامعه کوچک به نام خانواده که از آن به سیره خانوادگی تعبیر میشود و درباره سیره خانوادگی فاطمه(س) بحثهای متعددی وجود دارد. ارتباط فاطمه(س) با پدر، همسر، فرزندان و خویشان، سیره خانوادگی ایشان است و ارتباط آن حضرت با جامعه نیز سیره اجتماعی ایشان است که ابعاد مختلفی پیدا میکند. گاهی یک معصوم در موضع حاکمیت است که باید به سیره حکومتی و سیره سیاسی ایشان اشاره کرد. گاهی نیز یک معصوم مانند حضرت زهرا(س) در موضع حاکمیت نیست و حاکم نبوده و باید بررسی کرد که ایشان به عنوان یک شهروند چگونه در جامعه رفتار میکرده و آیا در رفتارهای سیاسی کاملا منفعل و بیاعتنا بوده و یا اینکه فعالانه عمل کرده است. فاطمه(س) در این زمینه کاملا فعال بودند و در طول سه ماه زندگی خود بعد از رحلت رسول خدا(ص) با زیرکی تمام و با تدبیر ویژه حرکت سیاسی خود را انجام دادند.
از محورهای مربوط به سیره اجتماعی یک معصوم، سیره فرهنگی، علمی آموزشی و تمدنی است که همگی ذیل مفهوم سیره فرهنگی بیان میشوند. فاطمه(س) یک عنصر فرهنگی و تمدنی بودند. زنها خدمت فاطمه(س) آمده و از ایشان درس دین میآموختند که روایات زیادی در این باره وجود دارد. گاهی برخی از مردان از حضرت فاطمه(س) طلب حدیث کردند. سلمان و برخی از اصحاب از فاطمه(س) حدیث نقل میکنند. لذا طبیعی است که اینجا فاطمه(س) به عنوان یک معلم فرهنگی برای اصحاب پیامبر(ص) مطرح بوده و با رعایت حدود و شرایط، نقش فرهنگی خود را ایفا میکردند. از جمله محورهای سیره اجتماعی یک معصوم، سیره اقتصادی است. معصوم در ارتباط با دیگر آحاد جامعه چه در موضع حاکمیت و چه غیر حاکمیت، رفتارهای اقتصادی دارد.
این چند محور به عنوان محورهای سیره اجتماعی مطرح است. معصوم به عنوان فردی که با آحاد جامعه از مخالفان و معاندان و دشمنان گرفته تا پیروان و حتی پیروان دیگر ادیان معاشرت دارد، رفتار متناسبی با ایشان دارد که از آن به عنوان سیره اجتماعی، معاشرتی معصوم یاد میشود. همچنین، ارتباط معصومین با طبیعت نیز موضوعی است که باید بدان اشاره کرد. هر یک از معصومین(ع) با طبیعت و حیوانات ارتباط داشتند و روایات متعددی از پیامبر(ص) درباره رعایت حقوق حیوانات و رعایت محیط زیست نقل شده است. پیامبر(ص) به اصحاب السرایا و کسانی که به عنوان فرمانده در سرایا حضور داشتند، توصیه اکید میکردند که مبادا درختان را قطع کرده و منابع طبیعی را به آتش کشیده و آبها را مسموم کنید. توصیههای زیستمحیطی و عدم ظلم به حیوانات در بیانات معصومین(ع) به وفور آمده است که از آنها به عنوان رفتار معصوم با طبیعت، محیط زیست و حیوانات و سیره زیست محیطی ایشان یاد میشود.
فضائل و مناقب حضرت زهرا(س)
موضوع سیره و عملکرد چه درباره حضرت زهرا(س) و چه درباره دیگر معصومین(ع) قابل طرح است. محور سوم، محور فضائل و مناقب و شخصیت معصوم است که با سیره و تاریخ تفاوت دارد. درباره شخصیت فاطمه(س) بحثهایی وجود دارد که به منزلتشناسی فاطمه(س) بازمیگردد. اینکه فاطمه(س) در نظام هستی دارای چه جایگاه ارزشی است؟ اینکه فاطمه(س) دختر پیامبر(ص) است، یک عنوان نسبی است اما پیامبر(ص) دختران دیگری نیز داشت، اما در ارتباط با فاطمه(س) افزون بر اینکه ایشان دختر پیامبر(ص) است، اما «الحورا الانسیه» است و وجود نورانی دارد که این نور ریشه آسمانی و بهشتی دارد. پیامبر(ص) به معراج رفته و در معراج وارد بهشت میشوند و از میوههای بهشتی تناول میکنند و این مسئله زمینهساز میلاد فاطمه(س) میشود.
پیامبر(ص) همواره ایشان را میبوسید و میبوئید و میفرمود که من بوی بهشت را از فاطمه(س) استشمام میکنم. لذا فاطمه(س) با توجه به ریشه آسمانی که دارد، موجودی جدای از دیگر زنان بوده است. البته باید اشاره کرد که این مسئله بدان معنا نیست که معصومان از جنبه الگو بودن خارج شوند. لذا جایگاه و منزلت فاطمه(س) بسیار والاست. روایات زیادی راجع به چگونگی ورود فاطمه(س) به محشر در روز قیامت وجود دارد که با شفاعت ایشان انسانهای زیادی وارد بهشت میشوند. وقتی فاطمه(س) در روز قیامت وارد محشر میشوند، گفته میشود که چشمها رو فرو بپوشانید که فاطمه(س) وارد صحرای محشر میشود. اینها منزلتهای فاطمه(س) است و درباره هر کسی چنین بیاناتی نقل نشده است و خداوند متعال عزت فاطمه(س) را در روز محشر نشان خواهد داد.
درباره شمایل حضرت زهرا(س) نیز آمده است که چهره ایشان چهره زیبایی بوده است که این موضوع در برخی روایات آمده است. خداوند متعال جمال را به ایشان عطا کرده بود. بانویی که از ایشان با عنوان «الحوراءالانسیه» تعبیر شده است. درباره راه رفتن فاطمه(س) نیز روایتهایی بیان شده است. یک روایت مربوط به دوران حیات پیامبر(ص) و اواخر عمر ایشان است که وقتی فاطمه(س) مقابل پیامبر(ص) حرکت میکرد، راه رفتن ایشان کاملا شبیه پدر بزرگوارشان بود. همین توصیف راجع به زمانی که فاطمه(س) خطبه فدکیه را بیان کردند، آمده است که ایشان از منزل حرکت کردند؛ در حالیکه مقنعه خود را بر سر کرده و چادر را به خود پیچیده و همراه با گروهی از زنان برای ایراد خطبه حرکت کردند. در این روایت نیز آمده است که راه رفتن ایشان کاملا شبیه به راه رفتن پیامبر(ص) بود. این موضوعات، بخشهایی است که مربوط به جایگاه، منزلت، فضائل و مناقب حضرت زهرا(س) میشود.
نکته دیگری که میتوان ذیل همین موضوع بدان اشاره کرد، جایگاه قرآنی فاطمه(س) است که در این ارتباط کتابهای زیادی نیز وجود دارد. این موضوع کاملا مشخص است که آیاتی از قرآن کریم در ارتباط با فاطمه(س) نازل شده است. هیچ مفسر شیعه و اهل سنتی نمیتواند این موضوع را انکار کند که آیات سوره دهر درباره شخصیت حضرت زهرا(س) نازل شده است. درباره آیه مباهله نیز به وضوح به فاطمه(س) اشاره شده؛ چراکه پیامبر(ص) هیچ زن دیگری را در جریان مباهله با خود همراه نکردند. در اینکه سوره مبارکه کوثر درباره شأن فاطمه(س) نازل شده نیز هیچ تردیدی وجود ندارد. این خیر کثیری که خداوند متعال در سوره کوثر بدان اشاره میکند، ذریه فاطمه(س) است که از قبل آن برکات فراوانی به جامعه مسلمین رسید. لذا جایگاه قرآنی فاطمه(س) نیز محور مهمی است که باید بدان پرداخت.
بنابراین، درباره ابعاد مربوط به حیات فاطمه(س) میتوان ابعاد تاریخی را از ابعاد سیره و ابعاد مربوط به فضایل، مناقب، کرامات، جایگاه، منزلت و شخصیت ایشان تفکیک کرد. در رابطه با منابع مربوط به زندگی حضرت زهرا(س)، فرصت مستوفایی نیاز است تا منابع به صورت کامل معرفی شوند. در محور بعدی به سیره تاریخی درباره حیات فاطمه(س) میپردازیم. ادوار تاریخی حیات فاطمه(س) را میتوان به سه دوره کلی تقسیم کرد. دوره اول، دوران قبل از ولادت ایشان تا هجرت رسول خدا(ص) است. دوره بعدی، دوران بعد از هجرت تا وفات پیامبر(ص) و دوره پایانی نیز دوران کوتاه سه ماهه بعد از رحلت پیامبر(ص) است. درباره تاریخ ولادت فاطمه(س)، دیدگاههای مختلفی وجود دارد و دیدگاه شیعه و اهل سنت در این زمینه متفاوت است.
ولادت فاطمه(س) بعد از معراج پیامبر اکرم(ص) صورت گرفت و ریشهای آسمانی و بهشتی داشت. دوران طفولیت فاطمه(س) و همراهی ایشان با مادر پنج سال به طول انجامید و بنابر قول مشهور از سال ولادت فاطمه(س) یعنی سال پنجم بعثت تا سال دهم بعثت که خدیجه کبری(س) از دنیا رفتند، ایشان در کنار مادر بودند. فاطمه(س) تا هشت سالگی در مکه بوده و سپس، به مدینه هجرت کردند. مسئله هجرت فاطمه(س) و رخدادهای بعد از هجرت که مهمترین بحث آن، ازدواج فاطمه(س) و زمینههای ازدواج ایشان، خواستگارانی که برای ایشان وجود داشت، چگونگی انتخاب امیرالمؤمنین(ع) برای همسری از مهمترین موضوعات این دوران است.
وصیت فاطمه(س) به امیرالمؤمنین(ع)
حضرت زهرا(س) در آخرین وصیت خود به امیرالمؤمنین(ع) فرمودند که خداوند متعال من را به تزویج تو درآورد که در دنیا و آخرت از آن تو باشم. لذا خداوند متعال این بانو را برای علی(ع) در نظر گرفت. تاریخ ازدواج و چگونگی ازدواج ایشان و سیره ایشان در این زمینه نیز موضوع مهمی است که باید به خوبی بررسی شود. امروز بسیاری از جوانان جامعه در معرض ازدواج هستند. گاهی ازدواجهایی در میان مسلمانان و در میان شیعیان فاطمه(س) صورت میگیرد که شاید ۵۰ درصد آنها نیز با سیره فاطمه(س) سازگار نیست. امروز کارهایی که در مجالس عروسی، مقدمات عروسی، تعیین مهریههای سنگین و ... صورت میگیرد، اصلا مطابق با سیره فاطمه(س) نیست. امروز میتوان از سیره فاطمه(س)، اصول سیره را استنباط کرد که به عنوان اصول ثابت برای همه نسلها از جمله نسل حاضر قابلیت تأسی داشته باشد.
اصول و معیار ازدواج فاطمه(س) و بحث فرزنددار شدن و تربیت فرزندان از سوی ایشان باید با دقت از روایات کشف شود. در دوران بعد از ازدواج و دوران بلوغ و رشد فاطمه(س) که در مدینه حضور دارد و در اوج حوادث و رخدادهایی که در مدینه اتفاق افتاده، باید بررسی کرد که ایشان تا چه حد در جامعه حضور داشته و با رسول خدا و علی(ع) همراهی کرده است. فاطمه(س) را میتوان به عنوان یک پرستار تلقی کرد. پس از جنگ احد، پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) مجروح شدند و فاطمه(س) در صحنه احد حضور پیدا کرده و زخمهای پیامبر(ص) و علی(ع) را با خاکستری که به همراه آورده، ضدعفونی میکردند. در عرصههای سیاسی مانند فتح مکه، فاطمه(س) همراه پدر و شوهر حضور داشت. در عرصههای دینی و فرهنگی مانند حجةالوداع نیز فاطمه(س) حضور داشتند.
اما اوج مباحث مربوط به فاطمه(س) که برای مسلمانان بسیار تعیین کننده است، نقش فاطمه(س) در دوران سه ماهه بعد از رحلت پیامبر(ص) است. این بدان معناست که هیچ مسلمانی نبود که جایگاه و منزلت فاطمه(س) را نداند. وقتی فاطمه(س) دارای چنین جایگاه و منزلتی شد، وجود ایشان برای پیدا کردن مسیر حق بعد از وفات پیامبر(ص) کافی بود. بعد از رحلت پیامبر(ص) دو مسیر راه علی(ع) و راه غیر علی(ع) پدید آمد. این سؤال مطرح میشود که آیا وجود فاطمه(س) برای اینکه مسلمانان مسیر را تشخیص دهند، کافی نیست؟ مسلمانان اگر احراز کردند که فاطمه(س) به مسیر غیر علی(ع) غضب کرد، آیا همین کافی نیست برای اینکه مسیر صحیح خود را تشخیص دهند؟ لذا تحلیل حرکت فاطمه(س) و سیره فاطمی و مواضع فاطمه(س) و سخنان ایشان در طول سه ماه بعد از رحلت پیامبر(ص) که اوج دوران سیاسی و نقش سیاسی فاطمه(س) است، بسیار مهم و ضروری است.
نظر شما